لیانا عشق مامان و بابا لیانا عشق مامان و بابا ، تا این لحظه: 12 سال و 26 روز سن داره

نی نی جون ما

سه سال و یک ماهگی فرشته کوچولو

  این عکسهای باغچه خوشکلمون که کم کم داره سبز میشه تازه اسفند بابایی توش درخت کاشته اینم کاردستی لیانا با خاک تو مهد لیانا خانم و سفره هفت سین خخیابان گنجعلیخان لیانا و چشمه سر کوچه اینم هدیه شما به خاله های مهدت بابت روز معلم به چهار تا از خاله هات گل نقره هدیه دادیم شما و عسل مشترک مهمونی خونه آقا کیان دخملی آرایش کرده هدیه مهد برای روز پدر اینم عکسی که لیانا جون از من گرفت اینم هدیه عمو حمید که تولدت نبودن و بعدا برات آوردن خوشکل ما مامان بع بعی شده هدیه عمو حامد بدون مناسبت ...
13 ارديبهشت 1395

تولد تولد تولدت مبارک . سه سالگیت مبارک

تولدت مبارک عزیزم اول یه تولد تو روز تولدت برات تو مهد یاسمین گرفتیم مامانی هم اومدن مهد یه کیک بزرگ باب اسفنجی هم برات سفارش دادیم به زور تو یخچال مامانی جاش دادیم و شما نگران بودی کیکت خراب بشه آخرش مجبور شدیم بهت بگیم کیک رو رفتیم گذاشتیم تو مغازه آقا کلی بهت خوش گذشت و دوستات رقصیدن اینم خاله خوبت خاله رویا تنها خاطره خوبت از مهد یلسمین که هنوز اسمش رو میاری و دلت می خواد بری پیشش و اما تولد تو خونه و یه مهمونی دیگه اینم کیک زیبات که به علت علاقه زیادت به باب اسفنجی تم امسالت باب اسفنجی گرفتیم  بابا بزرگی های مهربونت که الهی همیشه سایشون بالای سرمون باشه عمه ماجده...
13 ارديبهشت 1395

جشن چهارشنبه سوری و عید نوروز 94

 از عکسهای چهرشنبه سوری شروع کنیم که طبق رسم هر ساله تو کوچه خودمون و همسایه های مهربونمون انجام شد و یانا خانم نترس خیلی راحت از تو آتیش راه میرفت و کلی ما رو میترسوند   اینم لیانا خانم در پارک مادر سفره هفت سین 94 که با دخمل طلا دو تایی درستش کردیم این هدیه زیبای عمه ماجده عزیز برای عیدی لیانا جان دست عمو حامد درد نکنه با عیدی زیباشون جعبه مداد رنگی مارک فابرکاستل یه خواب زیبا نزدیک سال تحویل ساعت دو و پانزده دقیقه و 11 ثانیه  شب سال تحویل بود شیطونی های لیانا و بالا رفتن از میز تلویزیون خونه مامان فخری اینم لیانا و به قول خودش داداشش چند ...
13 ارديبهشت 1395

دو سال و یازده ماهگی شیطون خانم

دختر نازمون وعلی آقای پسر عموش که تا پیش هم نیستن عاشق هم ان و وقتی پیش همید از این صحنه های با محبت خیلی کم میبینیم فرشته کوچولو در راه مهد لیانا خانم داره خواب میره .کی بشه ترک عادت کنی و دیگه روی پام نخوابی این شیطنت خانم رفته شلوار بابایی رو پوشیده و به منم دستور دادن ازشون عکس بگیرم خونه عمو محمد و لیانا و بع بعی اینم عیدی علی آقا که لیانا جون براش خریده یه برف حسابی اسفند ماه اومد و خیلی هوا سرد بود مامانی مرخصی گرفت و با سطل برف آوردم تو خونه و دو تایی کلی برف بازی کردیم این عروسک زیبا رو مهد کودک امینا بابت جشن عید نوروز بهتون هدیه کرده با این تخم مرغ رنگ...
13 ارديبهشت 1395